محمدحسن کاظمزاده؛ عباس صادقی؛ محمدحسین آدابی؛ هرمز قلاوند
چکیده
به منظور مطالعات بایواستراتیگرافی، محیط رسوبی و چینهنگاری سکانسی سازند کلات بر روی ناودیس شیخ (شمال خاور بجنورد) چهار برش چینهشناسی شامل شیخ جنوبی، شیخ شمالی، قلعهزو و زیارت انتخاب و نمونهبرداری شده است. ضخامت سازند کلات در برشهای شیخ جنوبی، شیخ شمالی، قلعهزو و زیارت به ترتیب 25، 16، 25 و 5 متر و لیتولوژی آن بهطور عمده از سنگآهکهای ...
بیشتر
به منظور مطالعات بایواستراتیگرافی، محیط رسوبی و چینهنگاری سکانسی سازند کلات بر روی ناودیس شیخ (شمال خاور بجنورد) چهار برش چینهشناسی شامل شیخ جنوبی، شیخ شمالی، قلعهزو و زیارت انتخاب و نمونهبرداری شده است. ضخامت سازند کلات در برشهای شیخ جنوبی، شیخ شمالی، قلعهزو و زیارت به ترتیب 25، 16، 25 و 5 متر و لیتولوژی آن بهطور عمده از سنگآهکهای قهوهای تا زرد رنگ تشکیل شده است. دلیل تغییر ضخامت در برشهای مورد مطالعه ممکن است عوامل زمینساختی، فرونشست حوضه و یا نرخ متفاوت رسوبگذاری باشد. در برشهای شیخ شمالی و قلعهزو لایهای کنگلومرایی و در برش زیارت لایهای ماسهسنگی در قاعده سازند کلات شناسایی شد. در مطالعات بایواستراتیگرافی ضمن تشخیص 15 گونه متعلق به 23 جنس از روزنبرها، یک زون زیستی تحت عنوان Siderolites calcitrapoides-Sirtina orbitoidiformis assemblagezone شناسایی شد. سن سازند کلات در تمامی برشهای مطالعه شده بر اساس زون زیستی فوق و فسیلهای موجود در آن، مائستریشتین تعیین شد. مطالعات پتروگرافی سازند کلات منجر به شناسایی 2 رخساره آواری و 8 رخساره کربناته شد که در چهار زیرمحیط جزرومدی، لاگون محصور و نیمهمحصور، سدی و دریای باز تهنشست شدهاند. با توجه به رخسارههای شناسایی شده و روند تدریجی آنها، حضور گسترده رخسارههای سدی و فقدان رسوبات حاصل از جریانهای توربیدایتی مانند رسوبات ریزشی و لغزشی و فقدان ریفها میتوان گفت که رسوبگذاری سازند کلات در محیط کربناته رمپ با شیب کم رخ داده است. همچنین بر اساس تغییرات عمودی رخسارهها و شناسایی محیطهای رسوبی، یک سکانس رسوبی رده سوم تشخیص داده شد. این سکانس رسوبی عمدتاً از رخسارههای محیط سدی غنی از بایوکلاست، اینتراکلاست، روزنبر کفزی، اکینویید، رودیست (هیپوریت) و دوکفهای تشکیل شده است. حداکثر پیشروی سطح آب دریا توسط رخساره دریای باز غنی از اکینویید مشخص میشود.
رسوب شناسی
آزاده رحیمی؛ محمدحسین آدابی؛ سیدعلی آقانباتی؛ محمودرضا مجیدیفرد؛ امیرمحمد جمالی
چکیده
توالیهای کربناته سازند شتری به سن تریاس میانی با ستبرای 308 متر در ناحیه کلمرد شهرستان طبس در حوضه ایران مرکزی نهشته شده است. در این ناحیه مرز پایینی سازند شتری بهطور تدریجی و همشیب روی سازند سرخ شیل و مرز بالایی آن توسط گسل قطع شده است و بهطور عمده شامل دولومیت با ستبرای کل 250 متر بهصورت متوسط تا ستبرلایه همرا ه با میانلایههای ...
بیشتر
توالیهای کربناته سازند شتری به سن تریاس میانی با ستبرای 308 متر در ناحیه کلمرد شهرستان طبس در حوضه ایران مرکزی نهشته شده است. در این ناحیه مرز پایینی سازند شتری بهطور تدریجی و همشیب روی سازند سرخ شیل و مرز بالایی آن توسط گسل قطع شده است و بهطور عمده شامل دولومیت با ستبرای کل 250 متر بهصورت متوسط تا ستبرلایه همرا ه با میانلایههای نازک آهکی و ماسهسنگی است. سازند شتری بهطور چیره شامل دولومیتهای ریز تا درشتبلور است. بر پایه شواهد سنگنگاری (اندازه دانه و فابریک) و ژئوشیمیایی (تجزیههای عنصری Ca, Mg, Na, Sr, Fe, Mn)5 نوع مختلف دولومیت در سازند شتری تشخیص داده شده است. دلیل گوناگونی دولومیتها، تأثیر فرایندهای دیاژنزی اولیه و تأخیری است که سبب تغییر ترکیب سیالهای دولومیتساز و در نتیجه تشکیل انواع دولومیتها شده است. مطالعات ژئوشیمیایی نشان میدهد که دولومیتهای سازند شتری بیشتر در شرایط احیأ و تحت تأثیر دیاژنز متائوریکی تشکیل شدهاند. مکانیسم دولومیتی شدن برای دولومیت نوع اول مدل سبخا، دولومیتهای نوع دوم و سوم مدل پهنه مخلوط و برای دولومیتهای نوع چهارم و پنجم مدل تدفینی در نظر گرفته شده است.
پریسا غلامیزاده؛ محمدحسین آدابی؛ محبوبه حسینی برزی؛ عباس صادقی؛ محمدرضا قاسمی
چکیده
رسوبات میوسن در گستره نیریز در پهنه برخوردی زاگرس، میان گسل اصلی زاگرس و پهنه افیولیتی زاگرس رخنمون دارند. به منظور مطالعه محیط رسوبی دیرینه این رسوبات، دو برش کوه آسکی و هورگان اندازهگیری و نمونهبرداری شده است. ستبرای این دو برش به ترتیب 424 و 440 متر است و از ماسهسنگ، کنگلومرا و مارن سرخ و سبز رنگ تشکیل شده و بهصورت ناپیوسته میان ...
بیشتر
رسوبات میوسن در گستره نیریز در پهنه برخوردی زاگرس، میان گسل اصلی زاگرس و پهنه افیولیتی زاگرس رخنمون دارند. به منظور مطالعه محیط رسوبی دیرینه این رسوبات، دو برش کوه آسکی و هورگان اندازهگیری و نمونهبرداری شده است. ستبرای این دو برش به ترتیب 424 و 440 متر است و از ماسهسنگ، کنگلومرا و مارن سرخ و سبز رنگ تشکیل شده و بهصورت ناپیوسته میان سازند جهرم و کنگلومرای بختیاری قرار گرفتهاند. بر پایه مطالعات صحرایی و سنگنگاری، 14 رخساره مربوط به کمربندهای رخسارهای بخش نزدیک به منشأ دلتای بادبزنی، بخش میانی دلتای بادبزنی، رخسارههای حدواسط، رخسارههای شیب دلتا و انتهای دلتا برای توالی میوسن از حاشیه به سوی مرکز حوضه تشخیص داده شده است. با توجه به رخسارههای شیب که در اثر جریانهای توربیدایتی، جریانهای ریزشی دانهای و جریانهای خردهدار تشکیل شدهاند و دانهدرشت بودن و جورشدگی بد رسوبات، مدل رسوبی دیرینه برای توالی میوسن گستره نیریز، یک دلتای بادبزنی پیشنهاد میشود. همچنین گسترش رخسارههای شیب نشاندهنده وجود شیب دیرینه و دلتای بادبزنی ژرف نوع شیبی است. وجود ناپیوستگیهای درونسازندی فراوان، تغییرات نامنظم اندازه دانهها و جریانهای ثقلی نشاندهنده زمینساخت فعال حوضه رسوبی و ورود ناگهانی رسوبات درشتدانه (رویدادهای شدید ناگهانی کوتاهمدت (Catastrophic events)) به بخش نزدیک به منشأ حوضه زاگرس در زمان میوسن است.
پریسا غلامی زاده؛ محمدحسین آدابی؛ محبوبه حسینی برزی؛ عباس صادقی؛ محمدرضا قاسمی
چکیده
سنگ نگاری و ژئوشیمی رسوبات میوسن در برش روشنکوه و کوه آسکی در گستره نیریز در بخش نزدیک به منشأ حوضه زاگرس برای بررسی خاستگاه این نهشته ها شامل سنگ منشأ، جایگاه زمینساختی و شرایط آبوهوای دیرینه انجام گرفته است. رخنمون رسوبات یادشده در گستره نیریز از سوی شمال خاور به گسل اصلی زاگرس و از جنوب باختر به پهنه افیولیت نیریز محدود ...
بیشتر
سنگ نگاری و ژئوشیمی رسوبات میوسن در برش روشنکوه و کوه آسکی در گستره نیریز در بخش نزدیک به منشأ حوضه زاگرس برای بررسی خاستگاه این نهشته ها شامل سنگ منشأ، جایگاه زمینساختی و شرایط آبوهوای دیرینه انجام گرفته است. رخنمون رسوبات یادشده در گستره نیریز از سوی شمال خاور به گسل اصلی زاگرس و از جنوب باختر به پهنه افیولیت نیریز محدود می شود و از حدود700 متر ماسه سنگ، کنگلومرا و مارن سرخ و سبزرنگ تشکیل شده است که با ناپیوستگی فرسایشی روی سازند جهرم و با ناپیوستگی زاویه دار در زیر کنگلومرای بختیاری قرار می گیرد. نتایج سنگ نگاری سیلیسی آواری های میوسن نشان می دهد که خرده سنگها بیشترین اجزای سازنده هستند و در رتبه بعدی کوارتز و فلدسپارها قرار دارند که این بلوغ کانی شناسی ضعیف در کنار بلوغ بافتی ضعیف (زاویهداربودن دانهها، جورشدگی بد) نشان از نهشت نزدیک به منشأ آنها دارد. مطالعه سنگ نگاری خرده سنگها و ترکیب شیمیایی کلی نمونهها نشان میدهد که منشأ رسوبات چندگانه و از پهنه سنندج- سیرجان (سنگآهکهای کرتاسه- سنگهای دگرگونی- سنگهای آتشفشانی ائوسن) و پهنه زاگرس (توالی افیولیتی، رادیولاریتها و سنگآهکهای ائوسن) تأمین شده است. همچنین رسم نتایج دانه شماری روی نمودارهای QFL و QmFLt نشان می دهد که رسوبات میوسن گستره نیریز حاصل چرخه دوباره رسوبات پس از کوهزایی و کمان ماگمایی هستند. جایگاه زمینساختی این رسوبات بر پایه نمودارهای ژئوشیمیایی، جزایر کمانی قارهای و حاشیه فعال قاره است. میانگین اندیس کولرز، CIW΄ (برای محاسبه هوازدگی شیمیایی) و میانگین اندیس ICV (برای تعیین نوع سنگ منشأهای بالغ و غیربالغ) و رسم SiO2 در برابرAl2O3 + K2O + Na2O برای این رسوبات بیانگر هوازدگی ناچیز و شرایط آبوهوایی خشک در زمان رسوب گذاری است که فراوانی سیمان کربناتی و خرده سنگها نیز آن را تأیید می کند. نتایج این مطالعه گامی است در تعیین چارچوب رسوبشناسی نهشته های نزدیک به منشأ حوضه زاگرس و فرایندهای همزمان با رسوبگذاری در میوسن.
مظاهر یاوری؛ مهدی یزدی؛ محمدحسین آدابی؛ هرمز قلاوند
چکیده
سازند داریان در حوضه زاگرس در دو سیستم رسوبی مختلف نهشته شده اند. در بعضی مقاطع دارای توالی کربناته کم عمق همراه با اربیتولیناها و جلبک، و در برخی دیگر توالی کربناته کم عمق همراه با شیلها و مارنهای پلاژیک است. سازند داریان در برشهای سطحی کوه گدوان (گدایون) و کوه بانش واقع در شمال گسل زاگرس مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعات پتروگرافی ...
بیشتر
سازند داریان در حوضه زاگرس در دو سیستم رسوبی مختلف نهشته شده اند. در بعضی مقاطع دارای توالی کربناته کم عمق همراه با اربیتولیناها و جلبک، و در برخی دیگر توالی کربناته کم عمق همراه با شیلها و مارنهای پلاژیک است. سازند داریان در برشهای سطحی کوه گدوان (گدایون) و کوه بانش واقع در شمال گسل زاگرس مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعات پتروگرافی و آنالیز رخسارهها منجر به شناسایی میکروفاسیس های مختلف گردید. این میکروفاسیسها در ۵ کمربند رخسارهای شامل لاگون، سد، دریای باز کم عمق، شیب قاره و دریای عمیق و در یک محیط رمپ کربناته تک شیب و حوضه اینتراشلف نهشته شدهاند. تغییرات سطح آب دریا در زمان رسوب گذاری سازند داریان منجر به تشکیل سه سکانس رسوبی کامل رده سوم با مرزهای نوع اول و نوع دوم گردیده است. این سکانسها بر اساس آنالیز رخسارهها، تجمع و نوع مجموعه جانوری، لاگهای الکتریکی گاما و اورانیوم و شناسایی الگوی انباشتگی پیشرونده و پسرونده رسوبات شناسایی گردید. مرز انتهایی سکانس سوم در هر دو برش از نوع اول بوده و بقیه مرزها از نوع دوم میباشد. سطوح تغییرات سطح آب دریا درنهشته های سازند داریان با پلیت عربی مقایسه گردیده است. نوسانات سطح آب دریا درزمان نهشته شدن سازند داریان کمتر تحت عوامل درون حوضه ای بوده و بیشتر از تغییرات ناحیه ای بخصوص پلت فرم عربی تبعیت کرده است.
زهرا کلانترزاده؛ محمدحسین آدابی؛ حسین رحیمپور بناب
چکیده
پس از فاز کوهزایی سیمرین پیشین، در اثر پیشروی دریا سازند نایبند با سن نورین- رتین (تریاس بالایی) در پهنه ایران مرکزی نهشته شده است. از آنجا که در طول دیاژنز آراگونیت و کلسیت دارای منیزیم بالا به کلسیت با منیزیم پایین تبدیل شدهاند، تعیین کانیشناسی اولیه کربناتها بر پایه مطالعات سنگشناسی مشکل است. در این پژوهش کانیشناسی اولیه ...
بیشتر
پس از فاز کوهزایی سیمرین پیشین، در اثر پیشروی دریا سازند نایبند با سن نورین- رتین (تریاس بالایی) در پهنه ایران مرکزی نهشته شده است. از آنجا که در طول دیاژنز آراگونیت و کلسیت دارای منیزیم بالا به کلسیت با منیزیم پایین تبدیل شدهاند، تعیین کانیشناسی اولیه کربناتها بر پایه مطالعات سنگشناسی مشکل است. در این پژوهش کانیشناسی اولیه و نوع کربناتهای (حارهای، معتدله و قطبی) سازند نایبند با استفاده از شواهد ژئوشیمیایی در مقاطع چینهشناسی داربیدخون، طرز، گیتری و کوهبنان بررسی شده است. محدودههای عناصر فرعی (Na, Sr, Fe, Mn) و ایزوتوپی ( و) نمونههای کربناتی سازند نایبند به علت ترکیب کانیشناسی اولیه آراگونیتی در درون یا نزدیک محدوده آهکهای آراگونیتی حارهای سازند فهلیان (کرتاسه پایینی)، سازند ایلام (کرتاسه بالایی)، سازند کنگان (تریاس پایینی) و سازند مزدوران (ژوراسیک بالایی) قرار گرفتهاند. نتایج حاصل از تجزیه عنصری و ایزوتوپی نمونههای کربناتی سازند نایبند با شواهد سنگنگاری و نقشه جغرافیای دیرینه تریاس بالایی همخوانی دارد.
نجمه اعتمادسعید؛ محبوبه حسینی برزی؛ محمدحسین آدابی؛ عباس صادقی
چکیده
سازند کاهار در برش الگوی خود واقع در کوه کاهار، 75 کیلومتری شمال باختر تهران، از حدود 1000 متر سنگهای آواری (بیشتر گلسنگ) تشکیل شده است. این مطالعه با تکیه بر روی ترکیب کانیشناسی و ژئوشیمیایی این گلسنگها بهدنبال شناسایی منشأ احتمالی و جایگاه زمینساختی آنهاست. مطالعات میکروسکوپ نوری و XRD نشان میدهند که این گلسنگها از کوارتز، ...
بیشتر
سازند کاهار در برش الگوی خود واقع در کوه کاهار، 75 کیلومتری شمال باختر تهران، از حدود 1000 متر سنگهای آواری (بیشتر گلسنگ) تشکیل شده است. این مطالعه با تکیه بر روی ترکیب کانیشناسی و ژئوشیمیایی این گلسنگها بهدنبال شناسایی منشأ احتمالی و جایگاه زمینساختی آنهاست. مطالعات میکروسکوپ نوری و XRD نشان میدهند که این گلسنگها از کوارتز، فلدسپار (بهویژه پلاژیوکلاز) و بهمیزان کمتر کانیهای فیلوسیلیکاتی (بیشتر ایلیت و کلریت) تشکیل شدهاند. بررسی سنگنگاری گلسنگها با استفاده از SEM-EDX نشان میدهد که فرمهای صفحهای ایلیت و کلریت ممکن است طی دیاژنز (ایلیتی شدن و کلریتی شدن) شکل گرفته باشند. تقسیمبندی گلسنگهای مورد مطالعه بر پایه اندیس بلوغ، آنها را تکتیک و فیلو-تکتیک، نهشته شده در حوضههای مرتبط با جایگاه زمینساختی جزایر کمانی (قارهای) نشان میدهد. اندیس شیمیایی دگرسانی (بهطور میانگین 70) و متغیرهای A-CN-K بهدست آمده برای گلسنگهای کاهار، نشاندهنده هوازدگی شیمیایی متوسط در ناحیه منشأ آنهاست. همچنین، ترکیب شیمیایی گلسنگها، نشان از تأثیر کم چرخه مجدد رسوبی در نهشتههای کاهار است. نمودارهای تفکیکی ژئوشیمیایی، نسبت عناصر فرعی غیر متحرک و نیز دادههای عناصر خاکی کمیاب گلسنگها، نشاندهنده منشأ گرفتن رسوبات این گلسنگها از منشأهای فلسیک و نهشته شدن آنها در حوضهای مرتبط با جایگاه زمینساختی جزایر کمانی است. مدل بهدست آمده برای جایگاه زمینساختی حوضه کاهار در نئوپروتروزوییک پسین را میتوان توسط مدلهای جدیدی که ایران را مشابه با زمینهای کمانی آوالونیا و کادومیا بهعنوان بخشی از زمینهای حاشیه شمالی گندوانا در نظر میگیرند، تفسیر کرد.
الهام اسدی مهماندوستی؛ محمدحسین آدابی
چکیده
سازند سروک از گروه بنگستان با سن آلبین پسین تا سنومانین به عنوان یکی از مهمترین مخازن نفتی ایران بهشمار میآید که در 5 مقطع سطحالارضی در پهنه ایذه شامل کوه بنگستان به عنوان مقطع نمونه با ستبرای 5/831 متر، کوه منگشت با ستبرای 426 متر، کوه پیون با ستبرای 480 متر، یال شمالی کوه میش با ستبرای 252 متر و یال جنوبی کوه میش با ستبرای 348 متر ...
بیشتر
سازند سروک از گروه بنگستان با سن آلبین پسین تا سنومانین به عنوان یکی از مهمترین مخازن نفتی ایران بهشمار میآید که در 5 مقطع سطحالارضی در پهنه ایذه شامل کوه بنگستان به عنوان مقطع نمونه با ستبرای 5/831 متر، کوه منگشت با ستبرای 426 متر، کوه پیون با ستبرای 480 متر، یال شمالی کوه میش با ستبرای 252 متر و یال جنوبی کوه میش با ستبرای 348 متر از نظر ژئوشیمی رسوبی مطالعه شده است. مطالعه مقادیر عناصر اصلی (شامل Ca و Mg)، عناصر فرعی (شامل Sr، Na، Mn و Fe) و ایزوتوپهای اکسیژن و کربن نشاندهنده تغییر ویژگیهایژئوشیمیایی سازند سروک در طول پهنه ایذه است. بالاتر بودن نسبت Sr/Mn و نسبت استرانسیم بهنجار شده توسط کلسیت و همچنین سنگینتر بودن ایزوتوپ اکسیژن در نمونههای کربناتی سازند سروک در یال شمالی کوه میش و برخی نمونههای کوه بنگستان میتواند نشانگر کم بودن میزان انحلال و بستهتر بودن سیستم دیاژنزی این برشها نسبت به نمونههای کربناتی سازند سروک در یال جنوبی کوه میش و کوه پیون باشد. تغییرات ایزوتوپ اکسیژن در برابر ایزوتوپ کربن در نهشتههای آهکی سازند سروک در یال شمالی کوه میش و کوه بنگستان بیانگر دیاژنز در یک سیستم فریاتیک دریایی و در یال جنوبی کوه میش، کوه منگشت و کوه پیون نشاندهنده تأثیر دیاژنز جوی در نمونههای مورد مطالعه است. اختلافات ژئوشیمیایی مشاهده شده در مقاطع مورد مطالعه در پهنه ایذه را میتوان به فعالیت دوباره ساختارهای پیسنگی مانند گسل هندیجان و بهرگانسر (ایذه) که باعث تغییراتی در ستبرا، نوع رخسارهها و شرایط دیاژنزی حاکم در منطقه شده است، نسبت داد.
آمنه قربانی؛ محمدحسین آدابی؛ سیما سهرابی
چکیده
میادین نفتی سیری E (اسفند) وD (دنا) در جنوب خلیج فارس قرار گرفتهاند. در هر دو میدان مورد مطالعه، سروک بالایی (بخش میشریف) با سن کرتاسه میانی (سنومانین - تورونین) بهصورت تدریجی و همشیب روی آهکهای آرژیلی خاتیا (شیلیف) و توسط ناپیوستگی اواخر تورونین در زیر شیلهای لافان قرار گرفته است. شواهد سنگنگاری، ژئوشیمیایی (تجزیههای عنصری ...
بیشتر
میادین نفتی سیری E (اسفند) وD (دنا) در جنوب خلیج فارس قرار گرفتهاند. در هر دو میدان مورد مطالعه، سروک بالایی (بخش میشریف) با سن کرتاسه میانی (سنومانین - تورونین) بهصورت تدریجی و همشیب روی آهکهای آرژیلی خاتیا (شیلیف) و توسط ناپیوستگی اواخر تورونین در زیر شیلهای لافان قرار گرفته است. شواهد سنگنگاری، ژئوشیمیایی (تجزیههای عنصری Mg, Ca, Sr, Mn) و مقادیر ایزوتوپ اکسیژن و کربن مشخص کننده کانیشناسی اولیه آراگونیتی برای کربناتهای سروک بالایی (بخش میشریف) در میدان سیری E (چاه A) است. مطالعات ژئوشیمیایی و تغییرات 18Oδ و 13Cδ نشاندهنده تأثیر دیاژنز جوی در آبوهوای گرم و خشک در یک سامانه دیاژنزی نیمهبسته تا باز با قشر کم خاک است. دمای آب دریا در زمان تهنشست سروک بالایی (بخش میشریف) بر پایه سنگینترین ایزوتوپ اکسیژن 18 نمونهای که کمترین دگرسانی را تحمل کرده است و با در نظر گرفتن ایزوتوپ اکسیژن آب دریای کرتاسه به میزان 1- پرمیل در حدود 34 درجه سانتیگراد محاسبه شده است. البته با توجه به مقادیر سبک ایزوتوپ اکسیژن، این دما باید دمای دیاژنزی مربوط به ژرفای کم دفن باشد. مطالعات سنگنگاری چاه A در میدان سیری E و چاه B در میدان سیری D نشاندهنده میزان تأثیر فرایندهای دیاژنزی میکریتی شدن، انحلال، سیمانی شدن، نوشکلی، انحلال فشاری، تراکم فیزیکی، شکستگی و دولومیتی شدن بر کیفیت مخزنی سروک بالایی (بخش میشریف) است که از این میان مهمترین عامل دیاژنزی در افزایش کیفیت مخزنی انحلال است که در طی دیاژنز جوی رخ داده است و مهمترین عامل دیاژنزی در کاهش کیفیت مخزنی گسترش انواع سیمانها بهویژه سیمان اسپاری بلوکی درشتبلور است که در طی دیاژنز دفنی رخ داده است.